چشم به راه

کاروان رفت

شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۱۵ ق.ظ
سلام

هرجا، هر مراسمی، هر مناسبتی می رفتیم، مسعود این شعر رو میخوند. الکی هم نمی خوند. خیلی هم باحال می خوند. می خوند و زار زار گریه می کرد. ولی من نه میتونستم درکش کنم و نه می تونستم با این شعر ارتباط بر قرار کنم. فقط به حالی که داشت غبطه می خوردم.


این روزها خوب حال مسعود رو می فهمم. بدون این که متوجه بشم، منم این شعر رو زمزمه می کنم ....

صبا گو آن امیر کاروان را

مراعاتی کند این ناتوان را

که ره دور است و باریک است و تاریک

به دوشم می کشم بار گران را


""راستی احساس عجیبی است این احساس ماندگاری تو و رفتن همرهان. احساس تنهایی و غربت. من این احساس را از روزهای دوری که با قطار سفر می کردیم و بچه های ساده ای بودیم، به یاد دارم. شنیده بودیم که قطار توقف نمی کند، وشنیده بودیم که چقدر در راه مانده اند، و چه رنج ها که کشیده اند. این بود که هر صدایی را سوت قطار خیال می کردیم و مداممان چشم بر علامت ها وآدم ها بود که نمانیم. این احساس را باید در خود زنده کنیم. امروزی که مانده ایم و اهل دل رفته اند. امروزی که کاروان شتاب گرفته و یاران با سر دویده اند.

به یاران کی رسیم؛ هیهات؛ هیهات.

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش

چه کنی، ره ز که پرسی،چه کنی، چون باشی

در ره منزل لیلی که خطرهاست به جان

شرط اول قدم آن است که مجنون باشی""


از کتاب صراط_ استاد عین صاد


موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۲
مهدی غلامی

نظرات  (۹)

۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۸:۵۴ ساجدموسوی

احساس تلخی است کسی را که روزی با او بودی و صمیمی با او بودی و اصلا خود او بودی حال او رفته و تو ماندی

 او با اینکه در کنارت نشسته و با اینکه هر از گاهی یادی از تو می کند ولی او کجاست و تو کجایی

التماس دعا

پاسخ:
سلام
...
التماس دعا
خب بیار برام صراطو دیگه
پاسخ:
سلام
تهران نیستم
دفتر فکر کنم باشه
اول رشد رو بخون بعد صراط
۲۴ تیر ۹۲ ، ۱۳:۳۳ محمد رضایی
سلام
آقا لینکت کردم شما هم منو خواستی لینک کن...
پاسخ:
سلام
انشالله

سلام

(جواب ندیا این جواب به اون بود خودش)

۲۶ تیر ۹۲ ، ۰۰:۰۰ محمد حسین متالهی اردکانی
سلام

برادر ملاصدرا کیه ؟ 

بچه ها تو دبیرستان بهم می گفتن متال (metal)

این لقب بهتریه

التماس دعا
پاسخ:
سلام
ملاصدرا رو از مراد (دکتر عابدی) داریم



چشم عوضش می کنم
۲۶ تیر ۹۲ ، ۰۰:۱۴ محمد حسین متالهی اردکانی


حالا خوبه آخرش اومدی زیارت امام حسین . تازه ما توفیق نداشتیم بریم سامرا و شما داشتید و محضر دو تا امام دیگه رو هم درک کردید

خداییش سامرا یاد من بودی برادر؟

یا علی
پاسخ:
سامرا ...
۲۸ تیر ۹۲ ، ۲۳:۱۱ مهدی یحیایی
سلام آقا مهدی، لینکت کردم البته تازه وبلاگ درست کردم امیدوارم کمکم کنید.
باتشکر
سلام کدوم مهدی غلامی هستی ؟خوابگاه 13 آبان؟
پاسخ:
سلام آقای همسایه
اکبر آقا التماس دعا
۲۶ شهریور ۹۲ ، ۰۶:۵۱ امید زکی زاده
سلام
صراط رو تازه دست گرفته ام. یه کتاب دیگه هم هست: شرح صراط
صهبا زده
پاسخ:
سلام
چشم ...
ولی میذارمش تو نوبت!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی