چشم به راه

سنت های الهی

سه شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۶ ق.ظ

سلام

متن زیر سحنرانی استاد بزرگوار جناب آقای قاسمیان در مراسم اربعین حسینی در محضر رهبر انقلاب و با حضور هیئات دانشجویی سراسر کشور است. 

موضوع هم بررسی بخشی از سنت های الهی است که با نگاه به آیات سوره مبارکه احزاب بیان می گردد. سنت تراکم سازی و نابودی یکباره ی دشمن و همچنین اعتماد به وعده ها و نصرت های الهی، صبر و استقامت در مواجهات و مبارزات با مستکبرین عالم ...

با توجه به شرایط کنونی کشور که بعضا نگاه هایی نادرست برای ارتباط و نقش آفرینی نظام اسلامی در فضای بین الملل مطرح و تنوریزه می گردد، وجود چنین بحث های مبنایی از دل آیات و روایات کاملا ضروری به نظر می رسد.


مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلا

از میان مومنان مردانی هستند (نشان از عظمت این مردان دارد) که نسبت به عهد الهی راست گفتند، راست عمل کردند و بر این عهد الهی ایستادند. عده ای از آن ها این پیمان را تا پایان بردند. عده ای هم منتظرند، (نه فقط منتظر شهادت، بلکه منتظرند پیمان ها را تا انتها ببرند) و این پیمان ها را عوض نمی کنند

 

در میان مفسرین در مورد ما عاهدوا الله علیه گمانه زنی های انجام شده است. همه هم به نوعی می تواند تفسیر درستی باشد. بعضی گفته اند این عهد الهی، عهد عبودیت خداست. بعضی همان عهد ازلی گرفته اند. منتهای مراتب اگر چند آیه عقب برگردیم، در همین سوره احزاب داریم:

وَ لَقَدْ کانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا یُوَلُّونَ الْأَدْبارَ وَ کانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُلا

عهد سپرده بودند که کسی پشت به دشمن نکند و این عهد مورد سوال است

 

از همین آیه مشخص است که اولا نظام انقلابی پیامبر بدون دشمن معنا ندارد. به این آیه هم به عنوان شاخص می توان توجه کرد:


وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دینِکُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا

و همواره با شما پیکار می کنند تا این که اگر بتوانند شما را از دین تان مرتد کنند

 

یعنی اگر زمانی دشمن، دشمنی نکرد از دو حالت خارج نیست. یا اینکه نمی تواند و استطاعت ندارد. یعنی دست زیر شده است و توانایی دشمنی ندارد. یا اینکه نظام اسلامی به ارتداد رفته است. البته منظور این نیست که مظاهر اسلامی در آن نیست. این نظام مرتد می تواند با پنج وعده نماز سازگار باشد. مانند بسیاری از کشورهای اسلامی که نماز و روزه و ... دارند ولی در آغوش آمریکا هستند. لذا کسی فکر نکند که می توان به سمت نظام اسلامی بدون هیچ گونه دشمنی از سمت مستکبران جهان حرکت کرد. که این نظام همان نظام اسلامی مرتد هست.


وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلا: این مردان با عظمت عهد های الهی را عوض نمی کنند. عهد های 57 را تبدیل و ویرایش به عهدهای جدید نمی کنند.

در سنن الهی امتحان ها فراوان است. یکی از ابتلائات که گویی خدا جامعه را آماده کرده است تا بدین امتحان مبتلا کند جنگی به نام احزاب بوده است. مسلمین ابتدا به خاطر ماجرای کندن خندق، این جنگ را خندق نامیده بودند ولی قرآن این اسم را نپسندید. هیچ گزارشی هم از بحث کندن خندق وجود ندارد. چرا که اسامی نادرست موحب آدرس های غلط می شود. مثلا این که چرا خندق کندند، به پیشنهاد چه کسی بود، چند طرفه بود و ... که مسائل مهمی نیستند. مهم این است که این جنگ، جنگ احزاب است و همه گروهها جمع شده اند و امتحاناتی و سنت هایی در آن قرار است رخ دهد. همه در چنبره ی یک سنت الهی وارد می شوند. هم دشمن هم دوست.

اما سنت الهی از طرف دشمن، سنت متراکم سازی دشمن است:


لیمیزَ اللَّهُ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَ یَجْعَلَ الْخَبیثَ بَعْضَهُ عَلى‏ بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ جَمیعاً فَیَجْعَلَهُ فی‏ جَهَنَّمَ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُون

خدا خبیث را جدا می کند. خبیث ها را کنار هم می گذارد همه را متراکم می کند. نه این که بخواهد به آن ها جلوه ای بدهد، بلکه می خواهد همه را با هم وارد عذاب کند. مانند کسی که زباله ها را متراکم می کند. نه اینکه بخواهد آن ها را جمعی نشان بدهد بلکه می خواهد یک ضرب همه را وارد زباله دان بکند.

این سنت را نه دشمن متوجه می شد نه دوست. دشمن که احزاب را جمع کرده بود فکر می کرد همان موقعی است که همه مسلمانان را شکست می دهد. بسیاری از دوستان هم فکر می کردند وعده های الهی دروغ بود و شکست نزدیک است.

این ماجرا و سنت نه تنها در نظام اسلامی پیامبر بلکه در زمان حضرت موسی هم اتفاق افتاده است. هنگامی که بنی اسرائیل را از چنگال فرعون در می آورند تا به دریا می رسند. فرعونیان هم دنبال شان هستند. آن قدر به هم نزدیک شده اند که همدیگر را می بینند.


فَلَمَّا تَراءَا الْجَمْعانِ قالَ أَصْحابُ مُوسى‏ إِنَّا لَمُدْرَکُونَ

وقتی دو گروه همدیگر را می بینند اصحاب موسی می گویند آقای موسی دیگر وعده دروغ به ما نده. ما هلاک خواهیم شد.


قالَ کَلاَّ إِنَّ مَعی‏ رَبِّی سَیَهْدین

گفت خدایی که ما را تا اینجا آورده است همین جا کاری می کند.


فَأَوْحَیْنا إِلى‏ مُوسى‏ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظیم

... دو کوه از آب ایجاد شد. آن ها از وسط دو کوه رد شدند و رفتند. فرعونیان هم غرق شدند.


وَ جاوَزْنا بِبَنی‏ إِسْرائیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى‏ قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلى‏ أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا یا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُون

 البته همین که رد شدند و این صحنه ها را دیدند قومی را دیدند که بت می پرستند گفتند:موسی! بتی هم به ما بده تا ما هم بت بپرستیم. حضرت موسی گفتند شما چه نادان هایی هستید!

ما با چه سختی ها و با دیدن چه صحنه هایی به این جا رسیدیم باز بت می خواهید.

در درون و در میان دوستان هم دچار ابتلا و سنتی شدیم. همه‌ی احزاب جمع شده بودند.


یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها

این صحنه ها را یادتان بیاید. آن ها با تمام سپاه آمده بودند و من با باد و لشکرهای نامرئی کمک کردم

 

آن ها چطور آمدند:


إِذْ جاؤُکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا

... چشم ها سیاهی رفت و جان ها به کلوگاه رسید و بعضی به خدا نا امید شدند

 

گویا خدا این جا شرایط را فراهم می بیند.


هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدیدا

حالا جای آن است که مشخص شود وعده ها را باور می کنیم یا نه. این جا جایی است که معلوم می شود چه کسی روی خدا حساب می کند وچه کسی نه. اگر باور کردید که جنگ حق و باطل است و ... خدا و کمک او هست. اگر عیر این باشد وارد معادلات دیگری خواهید شد که قواعد خاص خود را دارد.


امام علی ع در نهج البلاغه می فرمایند: و ان لجاتم الی غیره حاربکم اهل الکفر ثم لا جبرائیل و لا میکائیل و لا مهاجرون ولا انصار ینصرونکم الا المقارعه بالسیف حتی یحکم الله بینکم

اگر به غیر خدا پناهنده شوید. اهل کفر با شما می جنگند. آن گاه نه جبرئیل نه میکائیل، نه کمک ملائکه نه مهاجران و انصار نه انقلابی های جان بر کف، کسی در این صحنه ها وارد نمی شود. شما می مانید و چکاچک شمشیرها. تا اینکه خدا بین شما حکم کند.


البته که باید تمام توان را آورد ولی روی وعده های خدا هم حساب باید باز کرد.


یکی از جنگ های آخر دوران پیامبر ص که از نظر تاریخ اسلامی خیلی مهم نیست. جنگ حنین است که بعد از فتح مکه است. ولی از جهت خدا آنقدر مهم است که آن را شکار می کند و تذکر می دهد.

قبیله ای پیدا شده اند و می خواهد با مسلمانان بجنگند.

لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فی‏ مَواطِنَ کَثیرَةٍ وَ یَوْمَ حُنَیْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئاً وَ ضاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرین

خدا همه جا و از جمله در روز حنین کمک کرد. زمانی که مغرور به خودتان شدید. رفتید سراغ خودتان. گفتید ما در بدر با این تعداد کم آن تعداد زیاد را شکست دادیم. ولی در حنین این تعداد زیادتان برای تان سودی نکرد. زمانی که زمین با این فراخی اش برای تان تنگ آمد. و فرار کردید

 

اما در میدان احزاب

وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً

وقتی دشمن با این عظمت جمع شدند منافقان جدا می شوند. می گویند حتما به ما دروغ گفتند. اصلا با این حرف ها و شعار ها نمی شود در عالم ماند.

مومنان هم جدا شدند.


وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إیماناً وَ تَسْلیما

وقتی می بینند که دشمنان همه جمع شده اند متراکم شده اند می گویند این همان وعده الهی بود. یعنی ما از پیش می دانستیم که این اتقاقات می اقتد. و خدا و رسول او راست می گویند. چیزی که براین ها اضافه شد ایمان و تسلیم بود.

حالا که مومنان جدا شدند. تازه از میان مومنان مردان مردی پیدا می شوند


مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلا

عده ای پیمان ها را تا آخر بردند و عده ای هم منتظرند که پیمان ها را تا انتها ببرند. نه این که حتما شهید بشوند. نه بمانند که به نظام اسلامی کمک بکنند. البته که بهترین عاقبت برای کسی که اجلش برسد شهادت است.

اتفاقا این جا جایی است که قرار است با جنگ ماجرا تمام نشود و با یک تلنگر تمام بشود.


وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنالُوا خَیْراً وَ کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنینَ الْقِتالَ وَ کانَ اللَّهُ قَوِیًّا عَزیزا

حال که دشمن احزاب شد، جمع شدند، خداوند آن ها را با تمام غیظ شان رد کرد و هیچ دستاوردی هم نرسیدند و خداوند نگذاشت که مومنین بجنگند.

 

منتها اینکه چقدر بفهمیم. یعنی اگر دشمن احزاب شود نقطه رهایی همان نقطه است و اگر همان نقطه مردم و همه نظام بخواهد فرود بیاید و کوتاه بیاید آن وقت است که شکست را پذیرفته است.


فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُم

پیشنهاد صلح و سازش شما از سر سستی نباشد چرا که شما برترید جون خدا با شماست و خداوند اعمال شما را تک و تنها نمی گذارد

 

صوت کامل سخنرانی


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی