سلام
در بین فایل های خود جست و جو می کردم، به این نوشته برخورد کردم. فکر می کنم دو سال پیش نوشته بودم، متناسب بعضی اتفاقات اخیر بود...
هرچند اگر وقت داشتم شاید تغییراتی در آن ایجاد می کردم ...
در مورد انتخابات یک تشکل دانشجویی در دانشکده، توسط یکی از بزرگواران و زحمت کشان قدیمی این مجموعه مطلبی نوشته شده بود، خواستم با نگاهی با سطح پایین تر چند خطی داشته باشم ...
تفاوت اصلی انتخاب مسئول در چنین مجموعه هایی، با انتخابات دیگر شاید در این است که اعضای یک مجموعه قرار است همکاری را انتخاب کنند که در بازه زمانی پیش رو توانایی بیشتری نسبت به گزینه های موجود در جمعبندی و استفاده از فکر و نیروی اجرایی همان اعضا و در نهایت تعیین اولویت های مجموعه را دارد. در حالی که در انتخابات رایج، مثلا مجلس و ... چنین چیزی وجود ندارد. ولی از نوع برخوردی که اعضا بعد از مدتی نه چندان طولانی در این مجموعه با مسئول منتخب انجام میدهند، به نظر میرسد چنین تفاوتی احساس نمیشود. شاهد این مدعا تفاوت تعداد حضور افراد در جلسه انتخابات با جلسات عمومی بعدی است. شاید اولین برداشتی که از همین تفاوت حضور در سالیان گذشته دیده شده است، این باشد که اعضای مجموعه به صورت پیشفرض قرار است در انتهای جلسه انتخابات، بار مجموعه را برای سال آتی به دوش فردی و عدهای از نزدیکان فکری و عملیاتی مسئول جدید قرار دهند! و تمام وظیفهای که نسبت به بسیاری از مسائل دارند را به وی تفویض کرده!! و خود به سراغ کارهای واجبتر خود بروند!!! و در اینجا منتخب میماند و حلقه دوستان نزدیک. که اگر شخصیت کاریزمایی داشته باشد و آستانه تحمل بالایی! این حلقه اندکی وسیع تر خواهد شد. و خدا نیاورد که چنین نباشد. شاید هم اعضای مجموعه انتظار دارند با انتخاب مسئول جدید تمام مشکلات سابق (البته از دید خودشان)، در کوتاهترین زمان ممکن حل شده و مجموعه به مهمترین دغدغهها (باز از دید خودشان) بپردازد و به طور خلاصه خیلی سریع مجموعه تغییر عمدهای با گذشته کند. که با توجه به اینکه این تغییر حاصل نخواهد شد جز با تغییر عمده افراد و نحوه کار آنها، نوعی دلسردی در بعضی اعضا ایجاد میگردد. که اگر فرد، هنوز دغدغهمند باشد، یا به کارهای فردی روی میآورد یا ... که نتیجه نهایی اش همان عدم همراهی مسئول است. و عده ای هم که به این باور رسیده اند یا تجربه کرده اند، در گزینه های خیلی تفاوت در عملکرد وجود نخواهند داشت، اصلا در انتخابات شرکت نمیکنند!
نکته دیگر، انتخابات در هر نوع اش در این کشور باعث بازخوانی و مرور آرمانها است که شاید همین عامل سبب رشد سیاسی مردمش نسبت به تمام نقاط دنیاست. و در مورد مجموعه های این چنینی که این قضیه جای خود دارد. بی شک هر مجموعه ارزشی برای نیل به آرمان هایی به وجود آمده است. گاها درگیری های اجرایی و ماندن در قالب ها، اعضای مجموعه را دچار فراموشی می کند. انتخابات در چنین مجموعه هایی کمک می کند تا از بالا به رفتار مجموعه نگاه کرد و بررسی کرد آیا آرمان های اولیه هنوز هم آرمان هستند یا نه؟ آیا حرکت مجموعه به سمت آرمان های آن است یا نه؟ اگر جهت حرکت هم درست است، آیا سرعت حرکت مناسب است یا با این سرعت نمی توان به آن ها رسید و ...
نکته دیگر این است که انتخابات محل نمایش رشد افراد آن مجموعه است. چه دیدگاه هایی که نامزدهای انتخابات ارائه می دهند و چه پیام هایی که اعضای مجموعه با شرکت خود و رأیی که می دهند، بیان می دارند همه و همه نشانگر میزان رشد آن مجموعه می باشد.
انشالله که خداوند دید و عزم کافی به منتخبین و اعضای این مجموعه جهت حرکت هرچه بهتر و سریعتر به سمت آرمان هایش عطا فرماید.