چشم به راه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تشکیلات» ثبت شده است

سلام

یکی از بدبختی های جریان های ارزشی این است که ادعا می کنند که هدف اصلی یا یکی از اهداف اصلی شان، کار کردن برای رشد افراد است و می خواهند نیروهای حزب اللهی، طراز! انقلاب اسلامی پرورش دهند.

و با همین ادعاهایشان، طراز انقلاب اسلامی را پایین آورده اند و هم اینکه آن چنان که لازم بوده است نیرویی پرورش نداده اند، چرا که همه کسانی که دلسوز انقلاب هستند معتقدند مشکل نیروی انسانی کارآمد، یکی از مشکلات اصلی کشور است ...

همین که انواع و اقسام مدیران نسل های اول و دوم انقلاب هنوز بازنشست نشده اند نشانگر همین ادعاست ....

البته کسی با رشد و تربیت افراد مخالف نیست، مهم نتیجه ای است که از این نگاه و تفکر بدست می آید ...

اشکال این طرز تقکر چیست؟

مهم ترین اشکال این است که محور آدم است نه انقلاب ...

یعنی می خواهیم آدم هایی ایجاد کنیم که وقتی به طراز! انقلاب اسلامی رسیدند بروند کارها را انجام بدهند. حالا این که طراز انقلاب اسلامی چیست بماند! 

نتیجه این می شود که جایی که الان هستی خیلی مهم نیست، برای فردا آماده شو!

یعنی ببین هر کاری که انجام می دهی چه نسبتی با رشد تو دارد و فردا کجا به دادت می رسد ...

یعنی اگر کاری که امروز باید بکنی و هزینه ای بابت ش خرج کنی، نباید مانع کار آینده ات شود، اصلا الان که نباید هزینه بدهی ...


ماجرا وقتی جالب می شود که این رشد قرار باشد در تشکل دانشجویی اتفاق بیفتد ...

آن گاه با طبقاتی مواجه می شویم فوق العاده. 


حالا این که دانشگاه مبدا تحولات است، بماند 

و معلوم نیست کی نیروهای طراز انقلاب می خواهند پیدا شوند و آن را متحول کنند ...

حالا این که بر سر آرمان های انقلاب تا طراز شدن ما ها چه می آید بماند ...


نکته اینجاست که رشد و طراز شدن نتیجه و میوه اصل دیگری است.

و آن اصل، عمل به وظیفه است. وظیفه هم چیزی نیست جز این که بار هایی از انقلاب روی زمین مانده است و باید  تا حد توان، آن ها برداشته شود.

اگر شناختی از انقلاب داشتیم و بارهایش و اولویت هایش را فهمیدیم و انگیزه برداشتنش را داشتیم، وارد میدان شدیم، کار کردیم و کار کردیم، رشد و ... هم ایجاد می شود. وقتی بازوی تحلیل و عملمان امروز قوی شد، فردا هم بارهای بزرگتری خواهیم برداشت و  گر نه منتظرین امروز فردا هم منتظر رشد خواهند بود.


قائمان امروز، قائمان فردایند و قاعدان امروز، قاعدان فردا ...


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۲۸
مهدی غلامی

بعضی وقت ها آدم نیاز به انرژی داره، هر چقدر هم که به مسیری که داره می ره ایمان داشته باشه بالاخره خستگی ها و ناملایمت هایی راه بخشی از توان ش رو صرف می کنه و اگه بخواد سرعت قبلی رو حداقل حفظ کنه و یا شتاب بگیره و سرعت ش رو زیاد کنه نیاز به انرژی و توان داره.

هفته ای که گذشت، هفته تلخی بود. درگیری های ذهنی که در چند سطح مختلف هم توان و هم اعصاب م رو مختل کرده بود. در حدی که با وجود شخصیت بسیار درون ریزم! یکی دو باری بعضی چیزها رو بیرون ریختم!

خلاصه یهو سفر کاری شیراز به دادمون رسید. هر چند فرصت نکردیم فاتحه ای برای سعدی بخوانیم و همچنین حافظ و کریمخان و تمام هخامنشیان! و بیشتر زمان سفر را در فاصله 12 کیلومتری شیراز سپری کردیم و بیشتر زمان ها را مشغول کار بودیم و حتی چند ساعتی را کار سخت و فشرده و اعصاب خورد کن داشتیم! ولی علاوه بر چیزهای زیادی که یاد گرفتم، دو مقوله انرژی مضاعفی نصیبم کرد. انرژی ای که شاید مرا وادار به تصمیم های انتحاری بکند ...

و اما آن دو مقوله:

یکی پابوسی حرم حضرت شاهچراغ در شب جمعه بود. زیارتی در شام غریبان پدر بزرگوارشان حضرت موسی بن جعفر علیهم السلام. که مانند سال قبل، اولین سفر زیارتی سال م بود و به برکت آن سفر، بیش از یک ماه از سال قبل را در مشاهد ائمه طی کردم و مقوله دوم دیدن مجموعه ای از دوستان شیرازی که به معنای واقعی بسیجی بودند. از مسئول برگزار کننده دوره تا مسئولین بسیج دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز تا دبیر علمی ناحیه شیراز ...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۴۷
مهدی غلامی

سلام

یادش بخیر، سال قبل همین روزها، به یکی از برادران نامه ای نوشتیم و مطالبی را تذکر دادیم.

خیلی دوست دارم این روزها، عده ای این نامه را بخوانند ...

بخش هایی از این نامه که می توان منتشرش کرد:


انتظار نداریم به تمام منویات مقام معظم رهبری اشراف داشته باشید ولی با توجه به جایگاهی که قرار گرفته اید، اطلاع از تعاریف و اصولی که ایشان در مورد جنبش دانشجویی بیان داشته اند، بدون شک از وظایف شماست. برای مثال شما را به مطالعه فرمایشات حضرت آقا در سال 78 در دانشگاه شریف دعوت می کنیم. مخصوصا خصوصیات جنبش دانشجویی، که با توجه به تصمیم گرفته شده مرور بعضی از از آن فرمایشات خالی از لطف نیست:

 " ... خصوصیت سوم]جنبش دانشجویی[، آزادى و رهایى از وابستگی هاى گوناگونِ حزبى و سیاسى و نژادى و امثال اینهاست ... چهارمین خصوصیتِ این حرکت، مبتنى بر اشخاص نبودن است ... ششمین خصوصیت این حرکت دانشجویى و این پدیده ذاتى محیط دانشگاهها این است که بر این حرکت، فقط احساسات حکومت نمى‌کند؛ بلکه ضمن این که احساسات هست، منطق و تفکّر و بینش و تحصیل و میل به فهمیدن و تدقیق هم در آن وجود دارد ... یکى دیگر از آفات جنبش دانشجویى - همان‌طور که گفتم - دور شدن از آرمانهاست ... یکى دیگر از آفات مهمّ جنبش دانشجویى، سطحى شدن است. عزیزان من! از سطحى‌اندیشى به‌شدّت پرهیز کنید. خصوصیت دانشجو، تعمّق و تدقیق است ... یکى دیگر از آفات، به دام احزاب و گروهها افتادن است؛ که این را قبلاً هم گفتم. مواظب باشید، اختاپوس خطرناک احزاب و گروههاى مختلف به سراغتان نیاید و شما را به دام نیندازد. ]که در این صورت[ از آن مجموعه آزاداندیش، اغلبِ خصوصیات مثبت را خواهند گرفت ..."

بدون شک دانشگاه و دانشجویان باید سیاسی باشند. و سیاسی بودن هم به معنای یافتن قدرت تحلیل جریان ها و مسائل مختلف کشور و جهان، و سپس جهت دهی و پیشتاز بودن آن هاست. و نه به معنای ایجاد بستری برای استفاده‌ی جریان ها و گروه های سیاسی. و بارها و بارها تلاش قدرت طلبان چه از نوع اصلاح طلب و چه اصولگرایش را برای سوء استفاده از دانشگاه و دانشجویان برای رسیدن به قدرت را مشاهده کرده ایم ...


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۳ ، ۲۱:۰۷
مهدی غلامی

سلام

کارت ملی ام را گرو گذاشته ام، تا ویدئو پروژکتوری از آن هایی که دیگر یافت نمی شود را برای اردوی مشهد امانت بگیرم. اردویی آموزشی که بخشی از آن، برعهده ما بود. هنوز امانتی را پس نداده ام. یعنی الان کارت ملی ندارم. یعنی کار ِ بیمه ام درست نمی شود. یعنی تر این که لازم نیست وقت بگذارم کار بیمه ام را درست کنم!

پای مبارک بچه ها روی رایانه دستی ام رفته یا کیفی که زائر مشهد بوده، روی آن فرود آمده، شاید هم کیسه برنجی روی آن رها شده. یعنی صفحه نمایش اش شکسته. چند روزی برای تعمیر به یکی از دوستان هم‌سفر کربلا سپرده ام. خبری از این کربلایی نیست. یعنی خبری از رایانه  ام نیست. من هم خیلی دنبالش نیستم. یعنی چند وقتی است رایانه و دسترسی به شبکه آسان ندارم. یعنی تر این که خیلی وقتم را در شبکه نمی گذرانم.

با استاد محترم چند باری است برای تعیین موضوع پایان نامه قرار گذاشته ایم. همه‌ی این چند بارها قرار به ملاقات نینجامیده است. یعنی هنوز موضوع پایان نامه مشخص نشده است. یعنی هنوز لازم نیست شروع به خواندن مقاله کنم. یعنی تر این که لازم نیست آن جا هم وقت بگذارم.

سر ِ کار هنوز دوران طوفانی کارها شروع نشده است. دوشم را هم از زیر کارهایی که روی ش گذاشته می شود خالی می کنم. یعنی خیلی وقت آن جا هم نمی گذارم.

در فضای تشکیلات هم خیلی وقت است کار عمده ای ندارم. دو سه تا مطلب گفته اند بنویس که ننوشته ام آن ها هم کم کم رهایم می کنند در مورد بعضی قضایا هم فعلا دخالت نمی کنم، هنوز وقت آن نشده است که آرامش قبل از طوفان را به هم بزنم. یعنی این جا هم نیازی نیست خیلی وقت بگذارم.

هادی را هم که مدتی است پیچانده ام. کلی کار قرار بود با هم انجام بدهیم ...

این ها همه یعنی یک فرصت ایده آل ولی کوتاه. یعنی تر این که می توانی تا تلنباری از کارها سراغت نیامده، کف مترو بنشینی نادر ابراهیمی بخوانی. یک عاشقانه‌ی آرام و حالا ابوالمشاغل. یا در اتاق یک شبه صادق کرمیار بخوانی. غنیمت. یا شماس شامی را ...

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۳۵
مهدی غلامی

سلام

در بین فایل های خود جست و جو می کردم، به این نوشته برخورد کردم. فکر می کنم دو سال پیش نوشته بودم، متناسب بعضی اتفاقات اخیر بود...

هرچند اگر وقت داشتم شاید تغییراتی در آن ایجاد می کردم ...


 

در مورد انتخابات یک تشکل دانشجویی در دانشکده، توسط یکی از بزرگواران و زحمت کشان قدیمی این مجموعه مطلبی نوشته شده بود، خواستم با نگاهی با سطح پایین تر چند خطی داشته باشم ...


تفاوت اصلی انتخاب مسئول در چنین مجموعه هایی، با انتخابات دیگر شاید در این است که اعضای یک مجموعه قرار است همکاری را انتخاب کنند که در بازه زمانی پیش رو توانایی بیشتری نسبت به گزینه های موجود در جمع‌بندی و استفاده از فکر و نیروی اجرایی همان اعضا و در نهایت تعیین اولویت های مجموعه را دارد. در حالی که در انتخابات رایج، مثلا مجلس و ... چنین چیزی وجود ندارد. ولی از نوع برخوردی که اعضا بعد از مدتی نه چندان طولانی در این مجموعه با مسئول منتخب انجام می‌دهند، به نظر می‌رسد چنین تفاوتی احساس نمی‌شود. شاهد این مدعا تفاوت تعداد حضور افراد در جلسه انتخابات با جلسات عمومی بعدی است. شاید اولین برداشتی که از همین تفاوت حضور در سالیان گذشته دیده شده است، این باشد که اعضای مجموعه به صورت پیش‌فرض قرار است در انتهای جلسه انتخابات، بار مجموعه را برای سال آتی به دوش فردی و عده‌ای از نزدیکان فکری و عملیاتی مسئول جدید قرار دهند! و تمام وظیفه‌ای که نسبت به بسیاری از مسائل دارند را به وی تفویض کرده!! و خود به سراغ کارهای واجب‌تر خود بروند!!! و در اینجا منتخب می‌ماند و حلقه دوستان نزدیک. که اگر شخصیت کاریزمایی داشته باشد و آستانه تحمل بالایی! این حلقه اندکی وسیع تر خواهد شد. و خدا نیاورد که چنین نباشد. شاید هم اعضای مجموعه انتظار دارند با انتخاب مسئول جدید تمام مشکلات سابق (البته از دید خودشان)، در کوتاه‌ترین زمان ممکن حل شده و مجموعه به مهمترین دغدغه‌ها (باز از دید خودشان) بپردازد و به طور خلاصه خیلی سریع مجموعه تغییر عمده‌ای با گذشته کند. که با توجه به اینکه این تغییر حاصل نخواهد شد جز با تغییر عمده افراد و نحوه کار آنها، نوعی دلسردی در بعضی اعضا ایجاد می‌گردد. که اگر فرد، هنوز دغدغه‌مند باشد، یا به کارهای فردی روی می‌آورد یا ... که نتیجه نهایی اش همان عدم همراهی مسئول است. و عده ای هم که به این باور رسیده اند یا تجربه کرده اند، در گزینه های خیلی تفاوت در عملکرد وجود نخواهند داشت،  اصلا در انتخابات شرکت نمی‌کنند!

نکته دیگر، انتخابات در هر نوع اش در این کشور باعث بازخوانی و مرور آرمان‌ها است که شاید همین عامل سبب رشد سیاسی مردمش نسبت به تمام نقاط دنیاست. و در مورد مجموعه های این چنینی که این قضیه جای خود دارد. بی شک هر مجموعه ارزشی برای نیل به آرمان هایی به وجود آمده است. گاها درگیری های اجرایی و ماندن در قالب ها، اعضای مجموعه را دچار فراموشی می کند. انتخابات در چنین مجموعه هایی کمک می کند تا از بالا به رفتار مجموعه نگاه کرد و بررسی کرد آیا آرمان های اولیه هنوز هم آرمان هستند یا نه؟ آیا حرکت مجموعه به سمت  آرمان های آن است یا نه؟ اگر جهت حرکت هم درست است، آیا سرعت حرکت مناسب است یا با این سرعت نمی توان به آن ها رسید و ...

نکته دیگر این است که انتخابات محل نمایش رشد افراد آن مجموعه است. چه دیدگاه هایی که نامزدهای انتخابات ارائه می دهند و چه پیام هایی که اعضای مجموعه با شرکت خود و رأیی که می دهند، بیان می دارند همه و همه نشانگر میزان رشد آن مجموعه می باشد.

انشالله که خداوند دید و عزم کافی به منتخبین و اعضای این مجموعه جهت حرکت هرچه بهتر و سریعتر به سمت آرمان هایش عطا فرماید.

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۷:۰۴
مهدی غلامی